Wednesday 11 May 2011

امروز گرم تر از دیروز-فردا هم گرم تر
چه فرق می کند که اینجا خورشید به زمین نزدیک تر است؟ و همه چیز زیر آفتاب تخت و لخت –انگار دوبعدی-انگار ساکن و درحال تجزیه شدن-و انگار زنده ی مرده ای که دچار تناسخ است
برف نمی بارد و باران های موسمی زمین را می شویند
یا چه فرقی میکند که پنکه های سقفی این همه  دور سر خود می چرخند   
یا بازارها بوی عود چوب صندل می دهند و یکی در میان معبد و شیوا و گانش
یا صدای عجیب و نازک و تکراری یک زن آواز می خواند و بچه ها کریکت بازی می کنند
چه فرق می کند که اینجا شبه قاره است و بیشتر از یک میلیارد آدم تو شهرهاش و خونه هاش و زاغه هاش و ...زندگی می کنن؟
و پر است از ریکشا و صدای بوق و صدای زنگ و صدای حرف و صدای دعا و- و سکوتی که جایی بالاتر از این صداها-روی همه ی این صداها ایستاده
چه فرقی می کند که ادویه و چای نفس می کشی و هوا سنگین است و باد نیست
و پر است از انبه و نارگیل های سبز ماده و گل های نارنجی داوودی
که اقیانوس هند و دریای عرب و  خلیج بنگال در یک نقطه به هم می رسند جایی در آب های جنوب غرب
که مستعمره بوده و کراوسان فرانسوی و صبحانه انگلیسی جاهایی سرو می شود
که نزدیک خط استوا شب هایی هست که- ماه-هلالی افقی است و اینجا اسمش شیوا مون است
چه فرقی می کند که چشم در رنگ ساری زن ها میدود و در نقش های حنا و در النگو و گوشواره و خلخال
 وسلمان خان هی از دوست دخترهایش جدا می شود و امیر خان و شاهرخ خان سالهاست با زنهاشون موندند
و فقر لبخند را از روی صورت های آفتاب سوخته محو نکرده و نمی کند
که گاندی جی زینده باد-زینده باد گاندی جی
یا رود گنگ پر است از خاکستر مرده و دینگو و مالاریا آدم ها رو نیش می زنن
که برای رفتن از یه سر به یه سر دیگه روزها در قطار می گذرد
چه فرق میکند این همه درخت انجیر معابد  و این همه ریشه که شاخه شده – درهم و آویزان
که این جا- این همه خدا دارد
همه ی اینها...چه فرقی می کند؟
...
جهان من در تو گمشده است
  



 

No comments:

Post a Comment